گیرم زودترها می گفتم...

تک گویی های زهرا مینائی

گیرم زودترها می گفتم...

تک گویی های زهرا مینائی

نه!

هیچ شانه ای!

تنها

شیشه ی صبور اتوبوس

نظرات 3 + ارسال نظر
فاطمه پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:28 ق.ظ http://ablah3315.blogfa.com/

... دل آدم... یاد لیدی ال می افتم و شالی که محکم دور شانه هایش می پیچید چون نیاز داشت به چیزی تکیه کند...

فاطمه پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:30 ق.ظ

یادم رفت بگم: تازه این روزها پیشانی و طعم خنک باران خورده شیشه ها هماوا تر از همیشه اند.... و تما شای زیر چشمی قطره ها از این سوی شیشه...

فاطمه جمعه 1 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:59 ق.ظ http://unexpected.blogfa.com

دوسش دارم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد