خوابم که گوشیم زنگ می زند. مامان است.
- بله؟
- سلام زهرا. کجایی؟ بیرونی؟
- نه خواب بودم. تو اتاق. شما کجایید؟
- تو اون یکی اتاق.
( فاصله ی آن یکی اتاق و این یکی اتاق یک دیوار است.)
پی نوشت با ربط: معصومه پیش تر ها می گفت:" ما نمی فهمیم موبایل زندگی هامان را چگونه تغییر داده."
پی نوشت بی ربط: این را هم فاطمه گفت بنویسم. خشک شده ام. نوشتنم نمی آید.
من خوب می فهمم که موبایل زندی هامان را چکونه تغییر داده!
مطلب بندبازت جالب بود.
حالا ما هیچی
شما خودت خسته نمیشی از اینکه بیای اینجا ببینی همون نوشته قبلیه؟
یه چیز بی ربط:تو طول مدت صحبت نفهمیدین که صدای یکیتون از اون ور دیوار میاد؟
من هم می فهمم.
سلام زهرا جون خیلی قشنگ بود حرف جالبی بود واقعا که موبایل گاهی وقتا فاصله ها رو زیاد کرده
اصلا تکنولوژی رو دوست ندارم
زهرا پاشو بیا وبلاگ میثم از حق من دفاع کن
من به اسم تو معرفی شدم
انسان واقعا بدبخت است ، بدبخت است چون نمی داند خوشبخت است ! ( داستایوسکی )
لینکتان کردم.....
با اجازه البت