گیرم زودترها می گفتم...

تک گویی های زهرا مینائی

گیرم زودترها می گفتم...

تک گویی های زهرا مینائی

خوی وارونه ی دیوها

" سگ احمق هم که جای خرس را گرفته بود رفتار بسیار احمقانه ای داشت چون او هم صدای "پول بیشتری لازم است" را همه جای خانه شنیده بود. هیچ کس این جمله را بر زبان نمی آورد. صدا همه جا شنیده می شد، بنابراین دلیلی نداشت کسی آن را بر زبان بیاورد. همین طور که هیچ کس نمی گوید:" داریم نفس می کشیم." در حالی که ما همه یک سره نفس می کشیم."

برنده ی اسب چوبی و چند داستان دیگر/ ارنست همینگوی، ساندرا سیسنراس و .../ علی خزاعی فر/ چشمه/ صفحه 127

" پریشانم

به قله که می رسم

باور نمی کنم

می دانم این دایره سرگردان است

می چرخد و اوجم را وارونه می کند"

خوی وارونه ی دیوها/ علیرضا میر اسدالله/ مرکز

پی نوشت: این کتاب بالایی مرا کشت تقریبا. شعرهایش فوق العاده بود.

نظرات 6 + ارسال نظر
سینا سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:23 ب.ظ http://www.ziresetarehekeivan.blogspot.com/

مرگ تنها نقطه ی اوج واقعی زندگی است. زندگی هر کس با مرگ به قله ی واقعی اش رسیده است.

مرجان سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 06:23 ب.ظ

نفس کشیدن ...
کاری که برایمان انقدر ساده و بدیهی شده

نیروانا پنج‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:46 ق.ظ http://nirvanah.blogfa.com

میر اسدالله یه ادم فوق العاده است....خیلی دوووووووووووووووووووووووووستش دارم
سلیقه ی خاص و عجیبی داره مخصوصا توی موسیقی

پولیفموس پنج‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:28 ق.ظ http://polifemus.blogfa.com/

بعضی ها مولف را می کشند مثل همین غول بی شاخ و دم ؛ فوکو و بعضی از کتابها و شعر ها مخاطبشان را . این وسط به جای تلفات و مرگ و میر بهتر است خوانش و سنجش را توامان بیابیم بی رمانتیکال شدن بی مرگ و میر.....

معصومه شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:51 ق.ظ

سلام!
کاش می نوشتی آن چین اول مال کدام یک از چند نویسنده ی آن کتاب است.
از میراسدالله هم فقط قصه های غیر معمولی اش را خوانده ام. خوشم هم آمده است ازش.
فکر می کنم تو هم - اگر هنوز نظراتم در تشخیص سلیقه ات صائب باشند - خوشت بیاید ازشان.
نمی دانستم اما
که شعر هم می گوید...

مال دی.اچ.لارنس است. اسم قصه اش هم اسم خود کتاب است و خیلی داستان خوبی هم هست.
بیار بخوانم می آورم بخوانی!

ال - وای شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:28 ب.ظ

بار قبل که رفتم دنبال پیشنهاد تو پشیمون نشدم!

مقسی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد