گیرم زودترها می گفتم...

تک گویی های زهرا مینائی

گیرم زودترها می گفتم...

تک گویی های زهرا مینائی

تا به حال براتان پیش آمده؟؟؟

تا به حال یک قطار را دربست اجاره کرده اید که بریزید تویش و بزنید روی گاز و بروید جنوب؟ و اسم دانشگاه تهران هم یدک بکشید. اصلا پشت قطارتان یک پارچه ای آویزان باشد که رویش نوشته باشد "چهاردهمین اردوی میثاق با شهیدان". تا به حال "معبر" خوانده اید؟ آن هم 7 تا!؟ تا به حال برای شما پیش آمده که خیلی اتفاقی، اسمتان در قرعه کشی در بیاید و شما هم دلتان را بزنید به دریا و بروید یک سفر دور و دراز و مرتفع به یکی از پست ترین سرزمین های ایران. به ولایتتان؟ تا به حال شده آنقدر در اتوبوس داد بزنید و شعر بخوانید و سرود و الخ، که ابو ستار - راننده ی اتوبوس - سرش درد بگیرد؟ تا به حال شده با دخترهای چِل دانشکده علوم اجتماعی هم قطار و هم اتوبوس و هم لباس و هم کلام و هم خانه و هم خانواده و هم فلان شوید؟ اصلا این ها هیچ. تا به حال شده است که بدون کفش راه بروید روی خاک، روی شن. ماسه. رمل. و آنقدر لذت ببرید که ته جورابهاتان را پاره کنید تا سردی و گرمی ماسه ها هوش از سرتان ببرد؟ این حتما نشده که بروید در شلمچه، بالای تپه، بعد نمازتان را روی زمین بخوانید، زیر آسمان خدا، قنوت هم که می کنید، بشوید مثل یک علم! با پارچه ی مشکی که باد می بردش و نمی برد. تا به حال شده که سوار اتوبوس های راه آهن بشوید، ساعت یک ربع به سه هم باشد و حرکت هم ساعت سه و نیم و بعد اتوبوستان تصادف کند؟ و بدبخت و بیچاره بمانید در وسط راه، آواره؟؟ تا به حال شده یک نفر بهتان بگوید:" مواظب باش نسوزی" و شما بگویید "من نمی تونم نسوزم"؟ ما جنوبی ها بهش می گوییم "خرما چپان". تا به حال پیش آمده خرما چپان بخوابید و آنقدر تنگ هم دیگر که حتی جای نفس کشیدن هم نباشد؟ تا به حال شده ساعت ها در صف دستشویی بایستید؟ شده برای چهار روز در خاک و خُل بودن، حمام نروید؟ تا به حال شده یک حاج آقای با مزه به تورتان بخورد؟ که "به اَی ِ نحو ٍ" دنیا و آخرت را در گور بلرزاند و فتواهای آن چنانی و این چنانی بدهد و خب امراه هم باشد؟ تا به حال سرود کودکان لال را شنیده اید که تا چند لحظه پیش جیغ جیغشان سر همه را برده بود؟ تا به حال عملا یک آدم را به فنا داده اید؟ یک از خدا بی خبر را، که روحش هم از هیچ چیز عملا با خبر نیست. تا به حال سرود های دسته جمعی خوانده اید و صفا کنید؟ تا به حال پیش آمده خنده ی مستانه بزنید؟ پیش آمده ریگ های بیابان را جمع کنید و تِلِپی بیندازید در کفش هاتان که دستتان است؟ تا به حال شده یک عملیات جنگی را فرضی برایتان اجرا کنند. گلوله، تانک، خمپاره؟؟ شده در قطار "مائده" بخورید؟ اصلا می دانید نُکتار موز و سیب چه مزه ایست؟ شده آنقدر ساندیس و کیک بخورید که دیگر نخورید؟ اصلا تا به حال شده با یک عده دام در یک اتوبوس سر کنید؟ شده گوشی و کیف پول دوستتان، فِرت و فِرت بیفتد این طرف و آن طرف و وسط میدان و توی اتاق تاریک؟ تا به حال شده نیم ساعت بی وقفه از خودتان فی البداهه شعر دَر کنید؟ تا به حال این چیزها براتان پیش آمده؟ برای ما که پیش آمد!
نظرات 11 + ارسال نظر
شادی یکشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:12 ب.ظ http://www.warbler1.blogfa.com

نه
برای ما پیش نیامده .
اما برای شما تا به حال پیش آمده که بفهمید سکوت یعنی چه ؟ وقتی تک تک دانه های برف سکوت کرده باشند . شده که از صبح تا نزدیکی های غروب هر شعر و آوازی که بلدید را در کوه بخوانید؟
برای ما پیش آمده .

سارا شاهدی دوشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:34 ب.ظ http://sarashahedi.blogfa.com

اینجا چقدر باکلاس و خوشگله :)



البته ما هم در شرفیم که این چیزها برایمان پیش بیاید .نمی دانیم رفتنی می شویم یا نه !
بچه ها میگویند اگر سفر خالی به شمال باشد بهتر است :))

حمید دوشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 06:24 ب.ظ http://www.norshamsi.blogfa.com

من از چیزهایی که واسم پیش اومده چند تا می گم
اول اینکه واسم پیش اومد با خوندن چند خط اونجا رو بچسبونم به کنج دلم واسه همیشه
واسم پیش اومده که بفهمم چقدر وابسته شدن به هر چیزی که یه طرفش آدم باشه چقدر آدم و از مسیر منحرف می کنه
واسم پیش اومده که عاشق بشم ولی فقط من
واسم پیش اومده که عاشقم باشه و نفهمم
واسم پیش اومده که بفهمم اصلاْ نباید وراجی کرد مخصوصاْ درد دل

بار دیگرِ نگاه... دوشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:13 ب.ظ http://glance-again.blogfa.com

خوش به حالتان که دوستانی دارید لااقل!

سیاوشون سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:57 ب.ظ http://siavashoon.blogspot.com

اوه! عجب نوشته‌ی یک‌نفسی! انصافا که امان از این «دخترهای چِل دانشکده علوم اجتماعی»، امان!

دورگه سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:53 ب.ظ http://www.dorage.blogfa.com

دورگه به روز شد :

خدایا چه باید کرد ؟ محکوم کنیم ؟ جیغ بکشیم ؟ گریه کنیم ؟ بیانیه ؟ شعر ؟ نه این آخری را عمرا

راستی دوست عزیز : بله تا به حال شده. زیاد هم شده. و صفا بسیار کردیم ...... حیف که کم از دو ماه است دوران خوش دانشجویی تمام شده.

سپیده ایازی چهارشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:40 ب.ظ http://http://360.yahoo.com/profile-MUHFTF44aa9._L.IdHYwlQ--?cq=

خوشا به حالت ای روستایی-----معذرت!(تاثیرات ناهشیار فیلم اواز گنجشکها!!)
منظور زهرا مینایی جون...جای من خالی....همینجوری!

جوجه اردک زشت پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:21 ق.ظ

سلام علیکم

هر جوری خوندمش چه از سر چه از ته دیدم- بای نحو - دلم تنگ شده واسه جنوب...
با بهترینها رفتیم...
سراغ بهترینها رفتیم ( یعنی بهترینها خودشان صدامان زدند که برویم پیششان..)
و بهترینها برایمان و در خاطره هامان باقی ماند...

یادش به خیر هفته پیش این موقع اروند بودیم..

یاد ابو ستار و فال حافظ و بهشت و موز و ...نشیمن و دام و سرود کرو لال ها و قطار و رزم شبانه و میشداق و نامجو و شلمچه و فکه و اسارت و روایت گری و از به و سیب و موز و... به خیر... یاد معصومیت ۵ روزه ی مان به خیر!!!

کاش سال بعد هم زنده باشیم و طلبیده شیم...

بای نحو دم شهدا گرم که بای نحو اساسی به ما خنگ و خول و چل های فاقد آبرو حال دادن...

بای نحو دستت درست دوستی..

مرید باشید

سبحان پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:32 ب.ظ http://msobhan.blogfa.com

معلومه حسابی خوش گذشته!!!

مریم پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:20 ب.ظ

زهرا نمی دونم تا چه حد از جشنواره وبلاگ نویسی انجمن علمی برنامه ریزی مطلعی. توضیح کامل باشه برای بعد! فقط اگه امکانش هست لطف کن و آدرس سایت جشنواره sfblog.ir
رو تو پیوندهات بذار... خودت هم یه سری به سایت جشنواره بزنی بد نیست...ممنون...
راستییی! بلاگت هم عالیه! در ادامه حرفای شادی هم بگم تا حالا واست پیش اومده همین جوری یهویی بیخود و بی جهت ببینی تا خود دشت هویج رفتی(اونم با یه کوله پر از نوشابه و یه بسته خرما تو دستت)؟؟؟ مطمئنم پیش نیومده(: دشت هویج خیلی جات خالی بود!!!

محب شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 03:49 ب.ظ http://www.moztar.blogfa.com

زهرای عزیزم دلم ناجور تنگه به قول معصومه دل گرفتگی انقباضی. جنوب اومدنت برای من یه نشونه بود .حال کردم.امیدوارم سفرنامه خوبی از آب در بیاد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد